3 روز دیگه،بعد آخرین امتحان کارشناسی، وقتی از سر در دانشگاه اومدم بیرون!......موندم اون لحظه به چی فکر می کنم !
وقتی اینترنت نداری و معتادی، مجبوری تا ساعت 3، تو شرق کشور، خودتو بیدار نگه داری و در ساعت 3:41 وقتی صدای مسجد محل با صدای کیبوردت تلفیق شدن جو بگیرتت و اینجارو آپ کنی!!
دلم لک زده واسه اضطراب جلسه دیدار اولیا مربیان که مبادا معلمه نمره ی پنهون کرده ات را بزاره کف دست بابات! نه امروز که خودت مسئول سر و کله زدن با استاداتی و کسی دنبال نمره های پنهون شده ات نیست!